-
وصیت میلیونر آمریکایی
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 00:24
وصیت میلیونر آمریکایی :پس از مرگ یک میلیونر آمریکایی، معلوم شد که او تمام اموالش را به سه زن مسن که با او هیچ نسبتی نداشتند بخشیده است. در وصیتنامه مرد میلیونر آمده بود:" من در جوانی، به خواستگاری این سه خانم رفتم اما هیچ کدام درخواست ازدواجم را نپذیرفتند. بنابراین به کسب و کارم چسبیدم و میلیونر شدم، حال آن که...
-
اس ام اس های روزانه
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 00:09
اس ام اس های روزانه Funny SMS Of The Day 11 اسفند: یوزارسیف اعلام کرد اگر مقدار آبی را که فرج الله سلحشور به این سریال بسته است بر سرزمین کنعان بسته بود، هم اکنون پدر و برادرانم در قحطی به سر نمی بردند! 10 اسفند: نفرین خدای آمون بر کسانی که اس ام اس تکراری می فرستند! فرستنده: جمال 9 اسفند (جمعه): جز او به هیچ واقعه ای...
-
شعر زیبایی از فریدون مشیری
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 00:08
شعر زیبایی از فریدون مشیری همه می پرسند چیست در زمزمه مبهم آب چیست در همهمه دلکش برگ چیست در بازی آن ابر سپید روی این آبی آرام بلند که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال چیست در خلوت خاموش کبوترها چیست در کوشش بی حاصل موج چیست در خنده جام که تو چندین ساعت مات و مبهوت به آن می نگری نه به ابر نه به آب نه به برگ نه به این...
-
جوک های بامزه سری ۱
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 00:05
جوک های بامزه سری ۱ ازدواج مثل رفتن به رستوران به همراه دوستانه. شما اول هر چی دوست دارید سفارش می دید، ولی بعد که غذای دوستانتون رو می بینید می گید کاش من هم اون غذا رو سفارش داده بودم! بر اثر قطع برق در شهر حیف نون اینا، ده ها تن از هم شهری های حیف نون، ساعت ها روی پله های برقی گیر کردن! فرستنده جوک: 09355449428...
-
دومین دوقلوی غیر هم نژاد در یک خانواده
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1387 23:50
ومین دوقلوی غیر هم نژاد در یک خانواده: زوجی که آمار را به زانو در آورد. احتمال به دنیا آمدن دوقلوهای با نژاد متفاوت دو در میلیون هست! یعنی دو بار اتفاق افتادنش چهار در هزار میلیارد می شه! اگر هر کدام از عکس ها باز نشدند روی آن عکس رایت کلیک کنید و گزینه Show Picture را انتخاب نمایید.
-
راننده تاکسی
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1387 23:38
راننده تاکسی مسافر تاکسی آهسته روی شونهی راننده زد، چون میخواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی...